سید نعمت الله عبدالرحیم زاده

این جمله مشهور امام راحل (ره) را همگی به یاد داریم که «مجلس در رأس امور است» و تا کنون و حداقل در شعار، فرض بر این بوده که قوه مجریه از رییس جمهور گرفته تا تمام وزراء در مقابل مجلس مسئول هستند و نمایندگان مجلس این حق را دارند که آنان را در صورت مشاهده تخلف، مورد بازخواست قرار دهند و حتی با استیضاح از کار برکنار کنند.


این حق و جایگاه مجلس بود که قبل از این منجر به برکناری یک رییس جمهور و چندین و چند وزیر شده بود. سرانجام، روز چهارشنبه گذشته تلاش نمایندگان به ثمر نشست و بر اساس اصول 88 و 122 قانونی اساسی توانستند آقای احمدی‌نژاد را به مجلس بکشانند تا به سوال ده‌گانه آنان پاسخ دهد. این اتفاق و حضور احمدی‌نژاد در مجلس برای پاسخگویی به نمایندگان، خود اتفاق نادری بود زیرا برای نخستین بار بود که رییس جمهور برای پاسخگویی در مجلس حضور می‌یافت و در برابر نمایندگان ملت، به سوالات آنان جواب می‌داد.

آقای احمدی‌نژاد در ابتدای سخنان خود معترض به وقت علی مطهری، یکی از طراحان اصلی سوالات، شد و گفت که «آقای مطهری ۲۰ دقیقه صحبت کردند یعنی ۳۳ درصد بیش از زمانی که قانون در اختیارشان گذاشته بود و با این حساب من نیز ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه صحبت خواهم کرد» اما با وجود این، او در حدود 45 دقیقه به سوالات نمایندگان پاسخ داد.

او در پایان سخنان خود سوالات نمایندگان را به منزله امتحان آنان از خودش دانست و به نظرش آن قدر خوب پاسخ داد که حتی یک مشت مطلب هم اضافه‌تر گفت و خطاب به نمایندگان اظهار داشت؛ «اگر شما یک ذره از 20 کمتر بدهید این بی‌معرفتی و نامردی است».

آیا آقای احمدی‌نژاد در این به قول خودش امتحان توانست درست پاسخ دهد و در نتیجه مستحق همان نمره بیست بود؟

گذشته از این که آقای احمدی‌نژاد یا به برخی از سوالات مثل 11 روز خانه نشینی یا مکتب ایرانی پاسخ مرتبطی نداد یا به برخی از آنها پاسخ‌هایی چالش برانگیز داد، چنین به نظر می‌رسد که حتی باهمان مقدار از پاسخ‌هایی که داد حداقل رضایت نمایندگان را هم به دست نیاورد. نارضایتی نمایندگان تا آن حد است که آقای علی لاریجانی، رییس مجلس، هم به آن معترف شده و با ذکر ناراحتی و دلخوری‌ها گفته که مجلس جای استفاده از کلمات «شاسی و ماسی» نیست.

نارضایتی از پاسخ‌ها و نحوه بیان آنها از سوی آقای احمدی‌نژاد تنها محدود به مجلس و نمایندگان آن نشد چرا که در خارج از مجلس، نهادهایی مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، دیوان محاسبات و معاونت حمل و نقل شهرداری تهران با صدور اطلاعیه‌هایی به سخنان احمدی‌نژاد اعتراض کرده‌اند و منوچهر متکی، وزیر امور خارجه پیشین، هم گفته‌های احمدی‌نژاد را از «مصادیق تهمت و افترا و به دلیل تکرار، از مصادیق تشویش اذهان عمومی و قابل تعقیب قضایی» دانسته است.

به هر حال، نمایندگان به عمل قانونی خود عمل کردند و احمدی‌نژاد هم به سوالات آنان پاسخ داد. تا اینجای کار که حداقل در ظاهر امر همه چیز بنا بر روند قانونی خود پیش رفته اما آیا این پایان ماجرا است و می‌توان گفت که با برگذاری این جلسه، هم چنان مجلس در رأس امور قرار دارد؟

منتقدین به نحوه پاسخگویی و برخورد احمدی‌نژاد معتقدند که او به این صورت کل ماجرا را به شوخی گذرانده، موضوعی که علی لاریجانی هم تا اندازه ای معترف به آن است. جالب اینجا است که لاریجانی به اعتراض می‌گوید که «مجلس جای شوخی نیست» در حالی می‌توانست که به عنوان رییس مجلس همین جمله را به عنوان تذکر به احمدی‌نژاد بگوید و مانع از بروز آن وضعیت در مجلس شود. اقای لاریجانی به جای آن که وظیفه قانونی خود در مقام ریاست مجلس انجام دهد سکوت کرد و اجازه داد تا وضعیت به این صورتی در بیاید که خودش هم معترض به آن است.

مسئله در اینجا است که جلسه روز چهارشنبه مجلس و آن نحو از برخورد و رفتار احمدی‌نژاد تنها مربوط به مطهری یا آن 78 نماینده دیگر مجلس نمی‌شود که سوالات ده‌گانه را پیش روی احمدی‌نژاد گذاشتند. مسئله اصلی مربوط به شأن و جایگاه مجلس می‌شود به صورتی که بعد از این جلسه، به جد می توان پرسید آیا هم چنان مجلس در راس امور است؟

گویا بعد از آن جلسه برخی نمایندگان به حدی معترض شده‌اند که صحبت از استیضاح احمدی‌نژاد و رای به عدم کفایت سیاسی او می‌کنند. رای به عدم کفایت تنها یک بار در عمر مجلس شورای اسلامی اتفاق افتاد و آن هم در مورد اولین رییس جمهور، ابوالحسن بنی صدر، بود اما آیا در مورد احمدی‌نژاد هم پیش خواهد آمد؟

پیش از این و در جریان آن چند روز خانه نشینی احمدی‌نژاد بود که مسئله سوال از او در مجلس جدی‌تر شد و زمزمه امکان استیضاح و رای به عدم کفایت او هم شنیده شد. ادامه همان جریان و بعد از حدود ده ماه به این جلسه رسید و با این نحو از برگزاری جلسه و ناخشنودی نمایندگان برای بار دیگر حرف استیضاح از رییس جمهور زده می‌شود.

داریوش قنبری، رییس فراکسیون خط امام در مجلس، خبر از نظر برخی از نمایندگان مبنی بر طرح عدم کفایت احمدی‌نژاد داده اما او بعید می‌داند که در این مدت باقی مانده از عمر مجلس، یعنی تا هفتم خردادماه، چنین چیزی اتفاق بیافتد هر چند که احتمال آن را نیز داده است. تنها ابزاری که مجلس در مقابل شوخی و مزاح احمدی‌نژاد در دست دارد همین طرح عدم کفایت است اما گذشته از مسئله مدت زمان، مشکل دیگری نیز وجود دارد.
احمدی‌نژاد در هر صورت رییس جمهور است و برخلاف وزیران که با رای عدم اعتماد پشت میز خود نشسته‌اند، او با رای و انتخابات است که به این مقام رسیده و خود را به پشتوانه آراء مردم رییس جمهور می‌داند. رای به عدم کفایت او هم به لحاظ سیاسی تبعات سنگین به دنبال دارد و هم این که مجلس خود را در برابر این پشتوانه احمدی‌نژاد قرار خواهد داد.

در واقع، مسئله برکناری رییس جمهور از طریق آراء نمایندگان مجلس در نظام ریاستی، این مشکل اساسی را دارد که مجلس کسی را برکنار می کند که متکی به آراء مردم و برآمده از اراده ملی است.

آقای احمدی‌نژاد مقام خود را نه از رأی نمایندگان بلکه از آراء مردم می‌داند و به همین دلیل، نمایندگان را در حد برکناری خود نمی‌بیند. شاید نمایندگان در این مدت کم از عمر مجلس، کفایت یا عدم کافیت او را به رأی بگذارند اما این مشکل، هم‌چنان وجود دارد و خود را در تجربه فعلی نشان داده است، مشکلی که در نظام پارلمانی وجود ندارد.

رییس جمهور در نظام پارلمانی یک مقام تشریفاتی است و مسئول قوه مجریه مقامی پایین تر از او است که با عنوان نخست وزیر یا صدراعظم، مثل آلمان، با رأی نمایندگان مجلس به این مقام می‌رسد. در این نظام است که مجلس با اشراف تمام بر دولت و قوه مجریه می‌تواند آن را کنترل کند و به این وسیله در رأس امور باشد.

رهبر معظم انقلاب در اواخر مهر ماه و طی سفرشان به کرمانشاه از احتمال تغییر نظام ریاستی فعلی به نظام پارلمانی خبر دادند و آن را از جمله نشانه‌های انعطاف پذیری نظام دانستند. تجربه فعلی در جلسه روز چهارشنبه نشان داد که برای تحقق شعار امام راحل (ره) نیاز به همین وجه انعطاف پذیری نظام است تا  با تغییر در مهندسی نظام، مجلس به واقع بتواند در رأس امور قرار بگیرد.

مجلس در این صورت قادر خواهد بود تا به طور کامل بر قوه مجریه اشراف داشته باشد و در صورت تخطی یا عدم توجه به قوانین از سوی هر یک از مسئولین قوه مجریه او را مورد بازخواست قرار دهد و در صورت لزوم از کار بر کنار کند. این نحو از کنترل قوه مجریه در بسیاری از نظام های سیاسی فعلی متداول است و تجربه فعلی در کشور رسیدن به چنین کنترلی بر این قوه را ضروری می سازد تا همگان خود را مطیع قانون و مجری آن بدانند.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا